به گزارش خبرنگار مهر، در بخش دوم گفتگوی مهر با شهرام مکری، درباره ساخت فیلم دوم، تعلل در آن، مشغولیتهای این روزهایش و تعریف نسل جدید سینمای ایران صحبت کردیم.
* خبرگزاری مهر- فرهنگ و هنر:آیا اتفاقی که برای اکران فیلم اول شما افتاد، باعث شد که سراغ ساخت کار دوم نروید یا احساس کردید باید زمان بگذارید؟
شهرام مکری: من خودم حالا فهمیدم آدم تنبلی در فیلمسازی هستم. من فیلم کوتاه "طوفان سنجاقک" را ساختم و 3 سال بعد سراغ "محدوده دایره" رفتم. اولین ایرادی که میگیرم درباره فیلم ساختن، دیر ساختن و حتی اکران نشدن فیلم اول را به خودم میگیرم. چون فکر میکنم آدم باهوش باید به این نتیجه برسد که در ایران باید همه کار را خودش انجام دهد و اگر این کار را نمیکند نباید از دیگران توقع داشته باشد. بعد از فیلم "اشکان و انگشتر متبرک" من 8 یا 9 پیشنهاد سناریو برای ساخت داشتم خیلی هم تله فیلم پیشنهاد کردند، که کار نکردم.
* فکر میکنید شما فیلمنامهها را خودتان باید بنویسید؟
مکری: بله اما این پیشنهادها فیلمنامههایی از دیگران بود. فکر کردم فضای فیلمنامهها با سلایق من متفاوت است. درباره ساخت تله فیلم هم معتقدم تا زمانی که نیاز مالی ندارم به سمت آن نروم. چون متوجه پدیده تله فیلم نمیشوم. حتی قرارداد سریال "راه شیری" را امضا کردم که هر اپیزود را قرار بود یک کارگردان بسازد. البته یک کمی هم در کنار تنبلی، بدشانس هستم چون پروژه تعطیل شد. از طرف دیگر شرایط اجتماعی جامعه بعد از انتخابات هم خیلی خوب نبود که من سراغ فیلمسازی بروم کمی من بلاتکلیف بودم.
* پس یعنی هنوز سراغ ساخت فیلم دوم نرفتهاید؟
مکری: از نیمه دوم سال گذشته تصمیم گرفتم سراغ ساخت فیلم دوم بروم. یک سناریو را با اصرار دفتر بهرام رادان نوشتم و یک سناریو دیگر هم دارم که یکی از آنها را شروع میکنم. فکر میکنم سناریو دوم را یک ماه و نیم دیگر شروع کنم.
* به تعبیری تمام شرایطی که برای "اشکان و انگشتر متبرک" در اکران افتاد در کنار مسائلی که عنوان کردید بازهم باعث نشد که سراغ ساخت فیلم دوم نروید؟
مکری:چون واقعاً این گونه هم بوده است. فکر میکنم سناریو دوم هم مانند فیلم اول یک کار تجربی است. حالا اتفاقاً من آدم تلختری هستم و به همین دلیل سناریو هم تلختر است حتی آن طنزی که در آن فیلم بود در این دو فیلمنامه نیست. بخشی هم بر میگردد به این موضوع که من قرار بود با یک سناریو جدید وارد چرخه تولید سینمای ایران شوم که نه تنها هیچ فرقی با 5 سال پیش نکرده است بلکه فضا سختتر و محافظهکارتر شده بود. به همین دلیل تصمیم این بود که تا زمانی که فکر نکنم شرایط مهیا است این کار را انجام ندهم. حالا اگر این کار را میکنم به این دلیل است که برخی میگویند ما دوست داریم که تو فیلم دومت را بسازی.
* فکر نمیکنید این شرایط برای یک نسل از سینمای ایران اتفاق افتاد که اتفاقاً کارنامه کاری خوبی در سینما دارند و فیلم اول آنها با استقبال روبرو شدهاست. برخی معتقدند که این نسل فیلم اولیها که حالا کار نمیکنند به این دلیل است که آگاهی از سینما مشکلات آن نداشتند و به محض ورود با وجود این شرایط سرخورده شدهاند.
مکری: به نظر من این حرف را کسانی میزنند که این نسل را نمیشناسند و حتی فیلمهای آن را ندیدند. مونا زندی دستیاری کرده، سامان سالور چند تا فیلم ساخته، مجید برزگر فیلم کوتاه ساخته است. سامان استرکی تجربه فیلم کوتاه ساخته است و مابقی این نسل... تمام این آدمها که در این نسل هستند، اتفاقاً تجربه بیشتری در سینما از افرادی دارند که این حرف را میزنند. اینها خیلی بهتر میدانند مشکلات سینما چیست.
اگر دلزدگی وجود دارد به خاطر سخت بودن شرایط سینما نیست. مخاطب ایرانی اصولاً با سینما قهر کرده است. من وقتی از فیلم "عروس" بهروز افخمی صحبت میکنم و می گویم یک و نیم میلیون مخاطب یعنی دارم از تعداد مخاطب آرمانی صحبت میکنیم. فیلمهای ایرانی در حال حاضر در بهترین شرایط 400 تا 500 هزار تا و اگر "کلاه قرمزی" باشند در 700 هزار تا مخاطب به سینما میکشاند.
در جامعهای که بالای 70 میلیون جمعیت دارد، یعنی با این تعداد، کسی سینما نمیرود. فکر میکنم مردم نیازهای بصری خود را از ماهواره و یا دیویدی تامین میکنند و با سینما قهر هستند. من فکر میکردم شاید سینمای ایران این موضوع را متوجه شده و سعی کرده تغییری در آن ایجاد کند تا مخاطب به سینما بیاید. پس متوجه شده برای 300 هزار مخاطب کلیشهای سینمای ایران تعدادی سالن کافی است و شاید بهتر باشد که تعدادی سالن را با وجود اینکه ضرر بدهد و یا انتخابهای اشتباه داشته باشد، به سینمایی که فرق دارد با سینمای کلیشهای اکران اختصاص دهد.
البته سینما را به طور جدی به این فیلمها اختصاص بدهد نه اینکه یک سانس صبح و یا بعدازظهر. یک سینما که مربوط به آن دست فیلمها باشد و از بهترین سالنها باشد. پاتوق داشته باشد، جایی که نماینده یک قشر روشنفکر است نه سالن کوچک سپیده. فیلمسازان یک نسلی از سینمای ایران که شروع آن را با فیلم "آبادان" مانی حقیقی میدانم، فکر میکردند که میتوانند مخاطب قهر شده سینمای ایران را به سینما بازگردانند.
"اشکان و انگشتر متبرک" در خارج از کشور با این عنوان نمایش داده میشد که مخاطب گونه دیگری از سینمای ایران را میبیند. وقتی این اتفاق میافتاد جذاب بود و این در سینمای ایران نیافتاد.
* از میان نسل شما تعدادی فقط توانستند فیلم اول خود را بسازند و تعدادی دیگر کار خود را ادامه دادند.
مکری: به طور نمونه فیلم "کنعان" مانی حقیقی تنها فیلمی است که از او اکران شده است. این اثر وی با ساختار "آبادان"، "کارگران مشغول کارند" و "پذیرایی ساده" خیلی متفاوت است. برای سامان سالور هم همینطور و فقط فیلم "سیزده 59" وی اکران شده است، چون قواعد سینمای ایران داشت و یا افراد دیگر. دراین نسل فیلمسازانی توانستند فیلمهایی را به اکران برسانند که تصمیم گرفتند با قواعد سینمای ایران کارکنند.
* به طور نمونه مازیار میری...
مکری: سینمای میری مربوط به سینمایی آبرومند و با شرافت اکران است که البته این سینما را رضا میر کریمی هم دارد. به عقیده من فیلمسازان به چهار گروه تقسیم میشوند: گروه اول آنهایی که روی پای خود میایستند و فیلمهای گیشهای میسازند. گروه دوم آنهایی که رانت دولتی میگیرند و فیلم میسازند. گروه سوم آنهایی که روی پای خود میایستند و میتوانند فیلمهای خود را اکران کنند. گروه چهارم کسانی هستند که روی پای خود میایستند ولی نمیتوانند فیلم خود را اکران کنند.
آدمهای مثل من از گروه چهارم هستند. من خودم را ممنون آدمهایی مثل میرکریمی و مازیار میری میدانم. چون آنها هستند که به ما جرات میدهند تا عنوان کنیم مخاطب به دیدن فیلمهایی که کمدی، احمقانه و یا دولتی نیست هم میرود. مثل "به همین سادگی"، "یه جبه قند" و یا "سعادت آباد". اینها فروشهای خوبی دارند و فیلمهای آنها توسط مردم برای دیدن انتخاب میشوند. یا حتی مثل همایون اسعدیان. اینها فیلمسازانی هستند که دوستشان داریم و با خیال راحت به دیدن فیلمهای آنها در سینما میرویم.
* برای ساخت فیلم دوم چقدر این شرایط سینمای ایران را در نظر گرفتنید؟
مکری: من دوست دارم مخاطب فیلمم را ببیند تا وقتی در پروسه اکران در ایران فیلمهایی حضور دارند که چهارچوبشان مشخص است و اگر من قرار باشد فیلمی بسازم که وارد این چهارچوبها شود تا به اکران درآید، این کار را نمیکنم. از طرف دیگر میدانم سینما یک چرخه اقتصادی است و من دوست دارم فیلمی بسازم که دراین چرخه اقتصادی زیان آورنباشد.
من یک فیلمنامه دارم با عنوان "ماهی و گربه" اگر این سناریو را بخواهم کارکنم میدانم باید کاری بسازم که بودجه زیادی نخواهد. ولی اگر بخواهم سناریو دیگرم را که عنوانش "محدوده صفر" است را به تولید برسانم، باید فیلمی بسازم که اکرانش کنم.
* کدام برای شما در حال حاضر جدیتر است؟
مکری: "ماهی و گربه". از نظر ترکیب بازیگران شبیه فیلم اولم است. در حال پیدارکردن بازیگر هستم. سرمایه گذاردارم و با چند تهیهکننده هم وارد مذاکره شدیم. فیلم در واقع به یک قواعد ژانری در سینما اشاره میکند. به همین دلیل شاید مورد اقبال مخاطبانی قرار بگیرد که فرمول و قواعد سینما را میشناسند. اگر همین "ماهی و گربه" را با بازیگرن جوان سینما کارکنیم میتوانیم اکران کنیم ولی اینگونه هزینه تولید بالا میرود و مطمئن نیستم از اکران برگشت سرمایه داشته باشد.
* فکر میکنم قرار است در پروژه سینمایی خلیج فارس هم همکاری کنید؟
مکری: بله در این پروژه با محمد اطبایی به عنوان تهیهکننده و با فیلمسازان دیگری همچون مونا زندی، محسن امیریوسفی، محسن عبدالوهاب، مجید برزگر، محسن عبدالوهاب و نقی نعمتی کار میکنم. به نتیجه آن امیدوارم.
*در طول این سالها تا جایی که میدانم شما مشغول تدریس در سینما و ساخت تیزر هم بودید؟
مکری: من در حال حاضر در دانشگاه سوره و موسسه کارنامه تدریس میکنم. مدتی در انجمن سینمای جوان تدریس میکردم اما به دلیل مشغله درزمان کاری که دارم دیگر با انجا فعالیت نمیکنم. من بهصورت حرفهای کار ساخت تیزر تبلیغاتی انجام میدهم. به لحاظ مالی زندگیام از این طریق میگذرد. در این 4 سال روزانه با تعهد کاری که دارم با شرکت ایران نوین کار تبلیغاتی انجام میهم. این شرکت کار سرمایه گذاری در فیلم هم به تازگی آغاز کرده است.
از کاری که میکنم راضی هستم، چون حرفهایتر از محیط سینما است. در این شرکت حتی کارگردانان معتبری از سینما کار میکنند. دقیقا بعد از "اشکان ..." اینجا فعالیت میکنم. بیشتر تبلیغات در این شرکت کار میشود.
*طرح و یا ایده تیزر برای شما است؟
مکری: عمدتا طرحها از طرف سفارش کننده ارائه میشود و ما آن را به یک تیزر تبدیل میکنیم که قابل فیلمبرداری شود. به عنوان کارگردان دکوپاژ میکنیم. در تبلیغات چرخه اقتصادی بزرگتری نسبت به سینما وجود دارد. اگر یک بانک در یک فیلم سینمایی 400 میلیون تومان هزینه میکند، اما برای یک تیزر3 میلیارد تومان هزینه میکند که از تلویزیون پخش شود. نه اینکه با 3 میلیارد ساخته شود، بلکه برای پخش آن اینقدر هزینه میکند.
یک کارگردان برای فیلم خود میخواهد با جدیدترین ابزار سینمایی یا دوربینهای به روز کار کند. اما عمدتا نمیشود. من به واسطه تیزرها با آخرین تکنولوژی که وارد ایران میشود آشنا هستم. ما در تیزر تجربه کار در دکور انجام میدهیم و این کار در سینمای ایران تقریبا غیرممکن است. هزینه ساخت کوچکترین تیزری که کار میکنیم به اندازه ساخت "اشکان وانگشتر متبرک" است. این یک تیزر 40 ثانیهای وفیلم من یک کار 90 دقیقهای است!
*اما فکر نمیکنم شما را راضی کند؟
مکری: نه از نظر روحی راضی نمیکند.
* میخواهم نظرتان را درباره نسل جدید بدانم؛ با توجه به اینکه تدریس هم میکنید؟
مکری: این افراد تصویر را بهتر میشناسند و با تفکر روز دنیا بیشتر آشنا هستند. سینما، دورهای خیلی ایدئولوژی زده بود. حالا نیاز دارد که یک دورهای تکنیکزده شود تا به یک تعادل برسد. نسل جدیدی تکنیک را میآورد. البته منظورم از نسل جدید آدمهایی که بدون پارتی بازی دولتی، بدون حمایتهای که مثلا یک آدمی که پدر پولداری دارد و یا دایی او یک سیاستمدار است، نیست.
راجع به آنهایی حرف میزنم که در دانشگاه درس میخوانند. من وقتی بچههایی که در موسسه کارنامه هستند را میبینم ذوق زده میشوم. علاقه زیادی به سینما دارند و زیاد فیلم میبینند. لااقل مخاطبان خیلی جدی برای سینما هستند. من خودم بهعنوان مخاطبی که باید فیلمهای سینمای ایران را ببیند از یک مقطعی تصمیم گرفتم به فیلمی که به من احترام نمیگذارد، احترام نگذارم. حتی به واسطه کارم نروم فیلمهایی در سینما ببینم. خیلی از فیلمهایی که در سینمای امروز ایران اکران شده را با اشتیاق نمیبینم. به نظرم این نسل راحت میتوانند ایرادهای تکنیکی و فنی از فیلمها بگیرد و نیازی به این ندارد که مبهوت ایدئولوژی فیلم شود.
------------------------
گفتگو از بیتا موسوی
عکس: سحر منصوری
نظر شما